به گزارش شهرآرانیوز، از مدتها قبل پروندههایی در مراکز انتظامی تشکیل میشد که محتویات آن از دستبرد مرد شیک پوش پژو سوار به طلای زنان کهن سال حکایت داشت، اما از نیمه دوم سال این سرقتها رنگ سریالی به خود گرفت و پیرزنان را درحالی اشک ریزان به سوی دستگاه قضا کشاند که تحقیقاتی در مراکز پلیس برای شناسایی دزد شیک پوش آغاز شده بود، اما در این میان یکی از این پروندهها روی میز قاضی سید مهدی حسینی (بازپرس شعبه ۴۵۳دادسرای عمومی و انقلاب) قرارگرفت.
این قاضی با تجربه پس از مطالعه سطر به سطر گزارشی از شکایت پیرزنی که عصا زنان خود را به مرکز انتظامی رسانده بود، به رازی نهفته در پرونده سرقت پی برد که احتمال میرفت زنان زیادی طعمه این دزد مکار شده باشند.
طولی نکشید که قلم قاضی برپهنای برگه سفید دادخواهی پیرزن لغزید و دستورهای قاطعی با رنگ شفافیت برآن نقش بست. بازپرس شعبه ۴۵۳دادسرای عمومی به کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد دستور داد تا از همه توان علمی و تخصصی و تجهیزات و فناوریهای نوین پلیسی برای دستگیری عامل سرقتهای طلا از مادربزرگها بهره گیرند و نتیجه اقدامات را در هر ساعت از شبانه روز گزارش دهند.
هنگامی که دستور مهم و شفاف مقام قضایی روی میز رئیس پلیس آگاهی شمال مشهد رخ نمایی کرد، جلسه تحلیل جرم برگزار شد و بدین ترتیب گروهی از افسران کارآزموده آگاهی به سرپرستی سروان شفیعی (افسر تحقیق پرونده) ماموریت یافتند تا دستور قاضی را مو به مو اجرا کنند. آنان در اولین مرحله از اقدامات پلیسی که با هدایت و راهنماییهای مقام قضایی نیز همراه بود، به بازبینی دوربینهای ترافیکی و مداربسته در صحنههای وقوع جرم پرداختند تا این که بالاخره چندین شماره ناخوانا از خودروی پژو۲۰۷به دست آمد که در زمانهای وقوع جرم در آن مکانها تردد داشت.
اگر چه مطالعه برخی از پروندههای قبلی با شگردهای مکارانه نشان میداد که خودروی پژو پارس و یک خودروی ناشناس دیگر نیز درصحنههای سرقت دیده شده است و برخی از شاکیان نیز در گزارشهای انتظامی به راننده میان سال این خودروها هم اشاره کردند، اما تجربه پلیسی کارآگاهان آنان را به سوی پژو۲۰۷ سوق داده بود. در همین حال بررسیها برای به دست آوردن شمارههای دیگر پلاک خودروی مذکور ادامه یافت و صدها خودرو زیر ذره بین تحقیقات کارشناسی قرارگرفت تا این که بالاخره سرنخهایی از مشخصات خودرویی به دست آمد که دامنه تحقیقات افسران آگاهی را به سوی مالک آن کشاند ولی بررسیهای نامحسوس بیانگر آن بود که مشخصات ظاهری مالک پژو ۲۰۷ با سارق تحت تعقیب تفاوت زیادی داشت، به همین دلیل تحقیقات نامحسوس ادامه یافت و مشخص شد خودروی مذکور به صورت قولنامهای به فردی فروخته شده است که نشانی دقیقی ندارد.
این یافتههای پلیسی نشان داد که کارآگاهان قدم در مسیر درستی برای شناسایی سارق مکار گذاشتهاند. چند روز بعد بالاخره هویت واقعی مالک پژو لو رفت و کارآگاهان در حالی به سوی نشانی راننده خودرو حرکت کردند که گره کور دیگری دراین پرونده حساس ایجاد شد چرا که بررسیها مشخص کرد «علی جاویدنیا» (متهم تحت تعقیب) اگر چه منزل مجردی اجارهای دارد و به تنهایی زندگی میکند، اما به خاطر اعتیادش جا و مکان ثابتی نداردو در پاتوقهای سیاه روزگارش را میگذراند. در عین حال پلیس به اطلاعاتی دست یافت که نشان میداد ارثیهای ارزشمند به دزد مکار رسیده است و او با این پولها به شیک پوشی و سرقت با خودروهای گوناگون ادامه میدهد.
طولی نکشید که با ورود کارشناسان اداره اطلاعات جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به ماجرای دستبردهای مکارترین دزد ایران، گره این پرونده گشوده شد و پس از بررسی چندین پاتوق سیاه در منطقه شمال شهر مشهد، بالاخره آخرین مکان احتمالی حضور این دزد حرفهای در بولوار رسالت (دروی) شناسایی شد. دقایقی بعد گروه عملیاتی کارآگاهان پایگاه پلیس آگاهی شمال مشهد با دستور قاطع قاضی حسینی وارد مخفیگاه شدند و متهم ۵۰ساله را در یک عملیات غافلگیرانه به دام انداختند. با انتقال این دزد حیله گر به مقر انتظامی، مشخص شد که نه تنها ۲۵سال از عمرش را پشت میلههای زندان گذرانده است بلکه به خاطر محکومیت غیابی از سوی دادگاه نیشابور به جرم سرقت نیز تحت تعقیب قراردارد. این گونه بود که به خاطر حساسیت و اهمیت ماجرای سرقتهای سریالی از مادربزرگ ها، تحقیقات در این پرونده با نظارت مستقیم مقام قضایی وارد مرحله تازهای شد. دراین شرایط طولی نکشید که شاکیان درجریان دستگیری مکارترین دزد ایران قرارگرفتند و به سختی خود را به پلیس آگاهی شمال مشهد رساندند.
این دزد پر رو چشم در چشم زنان کهن سال میدوخت و به صراحت شگردهای مکارانه خود را برای دستبرد به طلاهای آنان میپذیرفت و حتی از یکی از شاکیان گلایه میکرد که چرا ابتدا انگشتر بدل را برای سرقت به او داده است؟!
قاضی سیدمهدی حسینی که اکنون با لبخندهای شاکیان آرامش خاصی در وجودش موج میزد، خود به طور مستقیم سوالات تخصصی از متهم مذکور را در حالی آغاز کرد که او در میان مخمصههای داستان سرایی خود دست و پا میزد! مکارترین دزد ایران وقتی با نگاه به چهره قاضی فهمید که قصه هایش باور کردنی نیست، ناگهان در بین رگبار سوالات انحرافی و گاهی مستقیم مقام قضایی فریاد زد حقیقت را میگویم. سرقتهای زیادی با شگردهای جدید انجام دادهام البته برخی از دزدانی که من آنها را میشناسم هنوز از همان شیوه نخ نمای انداختن انگشتر و النگوی پیرزنان به داخل پلاستیک سوراخ استفاده میکنند که طلاهای زنان به خاطر پاره بودن پلاستیک به کف خودرو میافتند، اما من شیوه بهتری با عنوان خیردست و دلباز به کار بردهام. براساس گزارش روزنامه خراسان، این دزد پررو که حالا شگردهای مکارانه خود را با آب وتاب وصف ناپذیری بازگو میکرد، درباره ماجراهای سرقت و شیوه دستبرد به طلاهای مادربزرگها گفت: در نقاط مختلف و خیابانهای شهر میگشتم تا طعمهای برای سرقت پیدا کنم چرا که زنان جوان فریب مرا نمیخورند و من به دو دلیل از پیرزنها سرقت میکردم. اول این که آنها خیلی زود طمع میورزیدند و خام چرب زبانی هایم میشدند و دوم این که نمیتوانستند شماره پلاک خودرو را یادداشت کنند یا هنگام فراربه دنبالم بیایند!
وی در ادامه با بیان این که از زنان زیادی در شهر سرقت کرده است، به تشریح شگردهای جدید خود پرداخت و در حضور بازپرس شعبه ۴۵۳ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد گفت: وقتی پیرزنی را که حداقل یک انگشتر طلا داشت شناسایی میکردم، از خودرو پیاده میشدم و باطراحی یک نقشه حسابی طوری وانمود میکردم که درآن سوی خط تلفن با مادرم گفتوگو میکنم و به گونهای در کنار طعمهام قرار میگرفتم که او همه حرفهای مرا ناخودآگاه بشنود. در همین مکالمه کوتاه اظهار میکردم که قصد عزیمت هوایی به کربلا را دارم وسپس با این بهانه که پرواز دیر میشود و من باید نذر تو را ادا کنم، با ترفندی خاص وانمود میکردم که مادرم کیسههای برنج و قوطیهای روغن را قرار است خیرات کند و با این نقشه طوری که احساس میکردم حواس پیرزن به من است، به مادرم میگفتم آنها را بیرون بگذار من الان خودم در همین منطقه چند فرد نیازمند پیدا میکنم تا آنها را خیرات کنم! بعد با ادب وچرب زبانی بسیار، حیله گرانه به طعمه خودم که حالا آماده شنیدن حرف هایم بود، میگفتم مسجد کجاست؟! میخواهم زن نیازمندی را پیدا کنم.
با این بیان آن پیرزن هم دچار طمع میشد و خودش را به عنوان نیازمند معرفی میکرد. من هم او را در کوچهای خلوت به در منزلی میبردم و سپس ادعا میکردم خواهرم بعد از سالها صاحب فرزند شده است و مادرم نذر کرده چند انگشتر طلا را هم به نیازمندان بدهد! با این ترفند از طعمه خودم میخواستم تا انگشترش را از انگشت بیرون بیاورد که من شماره آن را نگاه کنم و اگر مناسب او بود هم انگشترهای مادرم را به او بدهم! وقتی آن زن انگشترش را به من میداد در یک لحظه فرار میکردم و سوار بر خودرو از آن محله میگریختم. به گزارش روزنامه خراسان، این سارق سابقه دار در ادامه شگردهایش گفت: در برخی از موارد نیز به صورت تلفنی وانمود میکردم که مادرم فوت کرده و من قراراست طبق خواسته او مقداری از طلاهایش را به نیازمندان بدهم!
در همین حال طعمه را زیر چشمی زیر نظر میگرفتم و از او میخواستم تا انگشتر خودرا به من بدهد که ببینم آیا طلای خیراتی اندازه انگشت اوست یا نه! وقتی در این شرایط که انگشتر طلا را میگرفتم، چشمم به النگو یا گوشوارههای او میافتاد، ترفند حیله گرانه دیگری را به کار میبردم و از او میخواستم تا گوشواره هایش را از گوشش بیرون بیاورد و درون کیف بگذارد چرا که اگر اطرافیان یا خواهر و برادرانم بفهمند که تو طلا داری دیگر احتمالا طلاهای خیراتی را به تو ندهند! او هم النگو یا گوشوارهها را بیرون میآورد که من در یک لحظه آنها را چنگ میزدم و فرار میکردم.
وی ادامه داد:خلاصه با شگردهایی از این قبیل سرقتهای سریالی زیادی انجام دادهام که تاکنون نیز تعدادی از شاکیان مرا شناسایی کردند و من هم سرقتها را پذیرفتم!
با توجه به اعترافات صریح مکارترین دزد ایران که هنوز بسیاری از شگردهای خود را لو نداده است، قاضی با تجربه این پرونده سرقت دستور داد تصویر بدون پوشش متهم «علی جاویدنیا» در روزنامه خراسان منتشر شود تا افراد دیگری که طعمه چرب زبانی و حیله گریهای این دزد حرفهای و سابقه دار شدهاند، برای شناسایی وی به پایگاه شمال پلیس آگاهی واقع در ابتدای خیابان رسالت ۵۶ مراجعه کنند.
منبع: روزنامه خراسان